Mohammad Ali Khodaparast

CEO at HiU Company

Mohammad Ali Khodaparast

CEO at HiU Company

همیشه سیاه

زیر سایه درخت نشسته است. چشمش به ازدحام کفش‌هایی است
که از پلّه‌های اتوبوس پایین می‌آیند و از مقابلش به سرعت می‌گذرند.
هر بار برای توقّف آن‌ها داد می‌زند: ووواکس، خخانم ... ووواکس،‌ آآقا، واکس ...
بعد از هر پیاده شدن،‌ پیاده‌رو از وجود کفش‌ها خلوت می‌شود. پسرک خسته
از تکرار و صدا زدن، سر بلند می‌کند و مردی را بالای سرش می‌بیند.
برسش را بر‌می‌دارد،‌ لبخند می‌زند. مرد، دمپایی می‌پوشد. پسرک با اندوه
به کفش‌ها نگاه می‌کند.
- چرا شروع نمی‌کنی ؟
سسسفید ندارم، قققهوه‌ای،‌ سیا
مرد راه می‌افتد.
پسرک پشت دستش را برس می‌کشد و به کفش‌های سفیدی نگاه می‌کند
که از او دور می‌شوند.